
در ایران به خاطر مشکلات مالی و نبود کپی رایت مشخصا قدرت در دستان سرمایه گذار است. ولی در خارج از کشور معمولا کارآفرین و ایده های خاصش در مذاکره قدرت بالاتری برای مذاکره دارد. هر چند این قانون امسال عوض شده و برعکس دو سال گذشته قدرت مذاکره در دستان سرمایه گذار قرار گرفته است.
شاید ابتدا فکر کنید میزان قدرت مالی حرف اول را می زند. ولی برخلاف تصور حدود 28 درصد استارتاپ ها گفته اند که شخصیت خوب سرمایه گذار از همه چیز مهم تر است. در مرحله بعدی هم میزان تخصص و تسلط او به حوزه کاری را اولویت خود دانسته اند.
در یکی، دو سال گذشته، واقعیت مجازی سر و صدای زیادی کرده و به عنوان فناوری آینده معرفی شده است. ولی در حقیقت 64 درصد استارتاپ ها اعتقاد دارند در مورد این فناوری بیش از حد اغراق شده است. این اغراق بیش از حد در مورد گجت های پوشیدنی و کوادکوپترها هم دیده می شود. از طرفی بخش امنیت و خودروهای خودران نیز به عنوان بخش هایی معرفی شده اند که به رغم آینده ای روشن کمتر کسی در مورد آنها صحبت می کند و آنها را جدی می گیرد.
نکته جالب اینجاست که استارتاپ ها به این سوال بی تفاوت بوده و حدود 45 درصد آنها گفته اند که نه سخت تر می شود و نه راحت تر. البته در مقام بعدی با 36 درصد کسانی قرار دارند که معتقدند برعکس افزایش سرمایه گذار و شتاب دهنده، جذب سرمایه در سال آینده کمی سخت تر می شود.
با اینکه انتظار بیشتری می رود ولی تنها 52 درصد صاحبان کسب و کار معتقدند که مدیرعامل خواهندماند. از طرفی حدود 40 درصد اعتقاد داشته اند که مدیرعامل نمانند و البته هشت درصد هم گفته اند که هم اکنون نیز مدیرعامل استارتاپ خود نیستند.
معمولا اولین جواب هایی که به ذهن غیراستارتاپی ها می رسد، بحث رقبا و جذب سرمایه و این موارد است. ولی واقعیت چیز دیگری است. حدود 74 درصد استارتاپ ها گفته اند که اصلی ترین نگرانی آنها استخدام و جذب افراد است. برای بحث جذب سرمایه تنها 47 درصد ابراز نگرانی کرده اند و رقبا تنها 27 درصد استارتاپ ها را نگران کرده است. تعادل میان زندگی و کار نیز با 20 درصد کمترین میزان نگرانی را به خود اختصاص داده است.

استارتاپ ها همیشه به این متهم هستند که خود را دست بالا گرفته و ارزش خود را بیش از حد واقعی ارزیابی می کنند ولی در این نظرسنجی مشخص شد که حدود 45 درصد استارتاپ ها دقیقا همان پولی را که فکر می کردند باید دریافت کنند گرفته اند. حدود 35 درصد کمتر از انتظار جذب سرمایه کرده اند و حدود 20 درصد هم بیشتر از انتظار پول به جیب زده اند.
حقیقت این است که برای راه اندازی استارتاپ باید کفش آهنی به پا کنید. طبق آمار هم برای 34 درصد استارتاپ ها بیش از چهار ماه طول کشیده است تا سرمایه ای جذب کنند. این در حالی است که تنها هفت درصدشان موفق شده اند در ماه اول سرمایه ای به جیب بزنند.
حدود 20 درصد استارتاپ ها برای جذب سرمایه به حداقل 11 تا 20 شرکت مختلف سرزده اند. نکته جالب اینجا است که حدود 13 درصد آنها نیز به سراغ بیش از 30 شرکت رفته اند تا سرمایه مورد نظرشان را جذب کنند، در عین حال 13 درصد هم با کمتر از سه شرکت کارشان راه افتاده است.
حدود 52 درصد استارتاپ ها معتقدند که سرمایه گذار قدرت بیشتری به نسبت کارآفرین دارد. هر چند میزان سهام او کمتر از صاحب اصلی شرکت باشد. 48 درصد هم معتقدند قدرت در دستان کارآفرین است.
شاید به نظر برسد بیشتر استارتاپ ها قصد دارند با سهامی کردن خود، سرمایه و قدرت زیادی کسب کنند، ولی حدود 32 درصد استارتاپ ها گفته اند که اصلا قصد ندارند به سراغ عرضه سهام بروند. از طرفی حدود 26 درصد گفته اند بین پنج تا هفت سال آینده شروع به عرضه سهام خواهندکرد.
تنها 18 درصد شرکت ها کاملا از میلیاردی شدن خودشان مطمئن هستند. این در حالی است که 23 درصد گفته اند ممکن است میلیاردی شوند ولی مطمئن نیستند. حدود 16 درصد هم به کل امیدی به میلیاردی شدن خود ندارند و از همین الان بازی را واگذار کرده اند.
با اینکه آمارها چیز دیگری می گویند ولی حدود 50 درصد استارتاپ ها اعتقاد دارند که در یکی، دو سال اول به سوددهی می رسند. از طرفی تنها سه درصد معتقدند که روند به سوددهی رسیدن آنها کند بوده و بیش از پنج سال طول می کشد.
حدود 66 درصد استارتاپ ها فعلا دنبال سود نبوده و رشد برای شان اهمیت بیشتری دارد. 33 درصد هم به سوددهی رسیدن را اولویت خود قرار داده اند.
در مسئله میزان هزینه برای محل کسب و کار، استارتاپ ها به دو دسته کلی تقسیم شده اند. 22 درصد گفته اند که قیمت محل کارشان حدود صفر تا 10 دلار به ازای هر مترمربع است. 22 درصد دیگر گفته اند که بین 30 تا 50 دلار به ازای هر متر مربع خرج کرده اند. در این میان تنها دو درصد به سراغ مکانی با بیش از 80 دلار به ازای هر متر مربع رفته اند.
حدود 84 درصد استارتاپ ها در یک سال گذشته هیچ کسی را اخراج نکرده اند که نشان می دهند فرآیند جذب و استخدام برای شان چقدر مهم است. از طرفی حدود هشت درصد شرکت ها بیش از 10 درصد نیروی خود را اخراج کرده اند.
استارتاپ اصولا ما را یاد چند جوان می اندازد که مشغول کسب درآمد هستند. ولی در حقیقت سن 30 درصد افرادی که کسب و کار راه انداخته اند حدود 40 تا 50 سال است. در مقام بعدی جوانان 30 تا 35 سال با 22 درصد قرار دارند.
در ابتدای شروع استارتاپ معمولا شاهد بیش از سه نفر هستیم که کنار یکدیگر کار می کنند ولی طبق نظرسنجی انجام شده حدود 47 درصد استارتاپ های موفق تنها دو موسس داشته اند. در رتبه بعد با حدود 22 درصد شاهد استارتاپ های یک نفره هستیم. تعداد استارتاپ هایی که بیش از چهار موسس دارند تنها حدود هشت درصد است.
با اینکه پلتفرم گوشی روز به روز محبوب تر می شود ولی حدود 50 درصد استارتاپ ها گفته اند که تمرکزشان را روی پلتفرم وب گذاشته اند و تنهای 27 درصد روی موبایل تمرکز کرده اند. در این میان پلتفرم واقعیت مجازی تنها 1.5 درصد رای را به خود اختصاص داده است.
تقریبا 46 درصد استارتاپ ها گفته اند که اصلا سهامی به کارمندان خود نمی دهند. در عین حال 46 درصد هم گفته اند که باید هیات مدیره موافقت کنند. در این میان فقط دو درصد شرکت ها به راحتی سهام در اختیار کارمندان خود قرار می دهند.